در هر کجای دنیا این اتفاق میافتاد مردم آن کشور، کشور را بر سر
مینهادند و بالا و پائینِ چنان حکومتی را له و لورده میکردند، و از
مأمورین مسبب آن فاجعه گرفته تا رئیس آنها و حتی نزدیکترین وزیر به
اینگونه مسائل و حتی رئیسِ جمهور یا نخست وزیر را نیز مجبور به نشان دادنِ عکسالعمل
میکردند، اما در ایران جوانی دست فروش بخاطرِ ضبط اموالش توسطِ مأموران
شهرداری دست به خود کشی میزند و آب هم از آب تکان نمیخورد و هیچ کسی هم
نه مسئول شناخته میشود و نه خطا کار، نه مأموری برکنار میشود نه رئیسی
استعفا میدهد و نه وزیری بازخواست میشود و نه رئیس جمهور یا نخست وزیری
ابرازِ تأسف یا ناراحتی میکنند. آری جانِ انسان به این اندازه بی ارزش
است و به این اندازه مردمِ ما در قبال جان همدیگر مسئول و پرسشگر و حق
خواه هستند.
در سرزمینی که اربابانِ قدرت و قلدر مردانِ حکومتی آن صفرهای اختلاس
شان از ۱۵ به پائین نیست و دم دستگاههای عریض و طویل اقتصادی از شمال تا
جنوب و از غرب تا شرقِ کشور را چپاول میکنند و کسی هم حق پرسشگری ندارد،
باید هم جوانی بخاطرِ دست فروشی دست به خود کشی بزند
این کشور روزی مهد پرورش انسان های با اخلاق و با مرام بود اما اکنون در بحران شدید اخلاقی به سر می برد علت هم در شیوهی مدیرین کلان کشور است هدف غایی دین اخلاق پروری است اما روحانیون مدعی دین پروری گویا وظایف خودرا فراموش کرده و گستاخانه به ذبح دین مداری و اخلاق مشغولند
RépondreSupprimer